گروه مقاله : مهارت های آموزشی
تاريخ انتشار : 1398/07/13
كد :328
روانشناسی کارکنان در سازمان ها می تواند بسیار مفید باشد چرا که فهم و در نتیجه راحل خوبی برای چگونگی مواجهه با افرادی با شخصیت های متفاوت می دهد.

روانشناسی کارکنان یا کارمندان ، مطالعه و بررسی ذهن و رفتار دارندگان شغل است، و به چرایی رفتارهای شان در موقعیت های کاری شان می پردازد.
روانشناسی کارکنان در سازمان ها می تواند بسیار مفید باشد چرا که فهم و در نتیجه راحل خوبی برای چگونگی مواجهه با افرادی با شخصیت های متفاوت می دهد.
امروزه روانشناسان تفاوت میان نیازهای افراد و سازمان شان را تایید می کنند. و از طریق علم روانشناسی کارکنان، رفتارهای آنها را در الگوهای قابل پیش بینی طبقه بندی می کنند و بدین ترتیب سازمان ها می توانند بهترین روش ها را برای چگونگی تعامل با کارکنان شناسایی کنند.
تاریخچه روانشناسی کارکنان
مبدا روانشناسی کارکنان به سال 1913 میلادی بر می گردد زمانی که هیگو مانستربرگ (Hugo Munsterberg) استاد دانشگاه هاروارد کتاب " روانشناسی و کارآمدی صنعتی" را چاپ کرد. این کتاب بر اساس بازخوردهایی از طرف مدیران بوده و بررسی این موضوع که از دیدگاه آنها مطلوب ترین ویژگی های شخصیتی مورد نظرشان در ارتباط با کارکنان کدام ها هستند.

او از یافته های خود جهت ایجاد "تکنیک های غربال و سیستم های سنجش شخصیت کارکنان" استفاده کرد.
در سال 1919 هنری سی لینک کتاب "روانشناسی استخدام" را منتشر کرد که در آن گفته بود: " روش استخدام ایده آل بدون شک یک ماشین بسیار بزرگ است که متقاضیان بسیار زیاد را از یک سو دریافت می کند، بطور خودکار آنها را مرتب کرده، مصاحبه، و ثبت می کند، در نهایت و از سمت دیگر با برچسب گذاری کاری که می توانند انجام دهند خارج می کند".
در ادامه به 4 مفهوم و اصل که روانشناسی کارکنان روی آنها تاکید می کند اشاره خواهیم کرد:
1. درک کردن
روانشناسانی که رفتار کارکنان را مطالعه می کنند غالبا با استفاده از روش های مختلف همچون توزیع پرسشنامه، مصاحبه، یا مشاهده اطلاعاتی را دربارۀ کار و سازمان شان جمع آوری میکنند.
این اطلاعات به آنها فرصتی برای ارائه صادقانه بازخوردهای شان دربارۀ نگرش و ادارکات آنها می دهد. آقای ویلیامز بنیانگذار دانشگاه آی کیو موفقیت یا Success IQ، به مدیران سازمان و کارفرمایان توصیه می کند روی دریافت بازخوردها از کارکنان تمرکز کنند.
اجازه دادن به کارکنان برای ایجاد راحل ها و توسعۀ رفتارهای مثبت جدید برای موفقیت سازمان ضروری است.
2. انگیزش
روانشناسان محیط کار، پیشنهاد می کنند که کارفرمایان و مدیران آنچه را که باعث برانگیختن کارکنان می شود را درک کنند؛ و تمایزی میان کارکارکنانی که بصورت بیرونی و کارکنانی که بصورت درونی برانگیخته شدند قائل شوند.
با دانستن اینکه چه چیزی کارکنان را برانگیخته می کند، سازمان می تواند از این اطلاعات برای کمک به کارکنان شان جهت انجام بهتر وظایف استفاده کند.
مقالۀ مرتبط: انگیزش بیرونی یا درونی؟ کدام بهتر است؟
3. یادگیری
به اعتقاد روانشناسان، اگر کارفرمایان و مدیران برای یادگیری چگونگی رفتار شخصی کارکنان شان تلاش کنند بهره وری یا سودمندی سازمان شان افزایش خواهد یافت.
دیوید راک مولف کتاب " مدیریت آرام"، می نویسد " تغییر درد است و تغییر سازمانی باعث تحریک درک روانشناختی در کارکنان می شود". بنابراین یادگیری رفتار کارکنان بسیار مهم است. از این طریق، سازمان قادر خواهد بود تا دربارۀ چگونگی انطباق کارکنان با تغییرات جدید نیز اقدامات مناسبی را انجام دهد و این از مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی جلوگیری خواهد کرد.
مقاله مرتبط: یادگیری چیست و چگونه ایجاد می گردد؟
4. توسعه
دیگر مزیت روانشناسی کارکنان تاکید روی نقشی است که آموزش و پرورش در یک سازمان ایفا می کند. روانشناسان توصیه می کنند که سازمان ها باید با استفاده از دوره های کارآموزی که به بهبود و توسعۀ مهارت های شغلی و استعدادها کمک می کند رشد و پیشرفت را در آنها تشویق کنند.
این دوره ها به کارکنان این فرصت را می دهد در زمینۀ حرفه ای و سازمان شان بهتر شده و در نهایت از مزایای بهتر شدن شان نیز استفاده کنند.