گروه مقاله : مهارت های یادگیری
تاريخ انتشار : 1396/11/10 - 22:04
كد :94
مهم است که عموم مردم درک کنند که افراد دارای ناتوانی های یادگیری دارای هوش کمتری نسبت به دیگر افراد نیستند.

ناتوانایی های یادگیری مهمترین علت عملکرد ضعیف تحصیلی محسوب می شود و هر ساله تعداد زیادی از دانش آموزان به این علت در فراگیری مطلب درسی دچار مشکل می شوند. – در آمریکا 20 درصد دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری از دبیرستان ها اخراج می شوند و در مقایسه 8 درصد از جمعیت عمومی دانش آموزان از دبیرستان اخراج می شوند، نزدیک به نیمی از دانش آموزان راهنمایی دارای اختلالات یادگیری بیش از 3 کلاس پایین تر از سطح تحصیلی خود در مهارت های تحصیلی ضروری عملکرد نشان می دهند، و تنها 10 درصد از دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری می توانند در فاصله 2 سال پس از اتمام مدرسه در دوره 4 ساله دانشگاه ثبت نام کنند.
تردیدی نیست که این آمار و ارقام می توانند برای دانش آموزی که به تازگی ناتوانی یادگیری در او تشخیص داده شده است یا والدین او ترسناک باشند. بااین حال، بخش زیادی از ترس پشتِ ناتوانی های یادگیری از اطلاعات نادرست و تصورات غلط سرچشمه می گیرد. تفکیک برخی از این داستان های غلط می تواند دیدگاه بهتری درمورد ماهیت ناتوانی های یادگیری و نحوه مدیریت بهتر آنها به ما بدهد. در ادامه به سه تصور غلط رایج اشاره خواهیم کرد:
1- ناتوانی های یادگیری به راحتی قابل شناسایی در سنین پایین هستند
درحقیقت، هیچ راه سریع یا آسانی برای تشخیص ناتوانی یادگیری در یک شخص وجود ندارد. هیچ آزمون یا ابزار غربالگری وجود ندارد تا بتوان با استفاده از آن به سرعت وجود ناتوانی یادگیری در یک کودک را تشخیص دهد. در این دوره، حتی پیچیده ترین فناوری های پیچیده و مطالعات ژنتیکی نیز نمی توانند وجود ناتوانی یادگیری را پیش بینی یا شناسایی کنند. اغلب اوقات، ناتوانی های یادگیری برای سالیان زیادی شناسایی نمی شوند. بطور متوسط کودکان دارای ناتوانی های یادگیری تا کلاس سوم شناسایی نمی شوند.
چون اکثر کودکان در نقطه ای از تحول خود مقداری دشواری در یادگیری و رفتار دارند، درنتیجه شناساییِ وجود ناتوانی یادگیری سخت است؛ تا وقتی که والدین یا معلمین بتوانند وجودِ "یک ناهمواری پیوسته در تسلط بر مهارت ها و رفتارها" را شناسایی کنند. دانش اندکی که درمورد ناتوانی های یادگیری دردسترس است نشان می دهد که این ناتوانی ها شیوع خانوادگی دارند، باعث می شود که بدست آوردن پیشینه خانوادگی درمورد مشکلات تحصیلی یک شاخص برای شناسایی این ناتوانی ها باشد.
شناسایی و تشخیصِ یک ناتوانی یادگیری امری است که در طول زمان رخ می دهد. این فرایندی است که نیازمند کسب اطلاعات از منابع و تجارب مختلف می باشد. درحالیکی نشانه های اولیه ای برای ناتوانی های یادگیری وجود دارد، اما والدین و مراقبین نباید عجولانه دربارة آن نتیجه گیری کنند. بیاموزید که چطور می توان علائم اولیه و بالقوه ناتوانی های یادگیری را تشخیص داد.
2- ناتوانی های یادگیری نشان دهنده هوش کم است
این یکی از بدترین و مضرترین تصورات غلط درمورد ناتوانی های یادگیری است که وجود دارد. ناتوانی های یادگیری اختلالاتی هستند که ریشه در پایین بودن توانایی شناختی ندارند. ناتوانی های یادگیری به شیوه پردازش اطلاعات در افراد ارتباط دارند. افرادی که ناتوانی های یادگیری دارند، تمام مکانیسم های لازم مورد نیاز برای یادگیری و عملکرد مناسب را دارند؛ مسئله این است که مغز آنها اطلاعات را به شیوه هایی منحصربفرد بازیابی، تفسیر، سازمان دهی و توزیع می کنند. بهمین دلیل است که تشخیص و درمان ناتوانی های یادگیری چالش بسیار سختی برای پزشکان و دانشمندان می باشد. بدون اینکه قادر باشیم منطقه فیزیکی موجود برای این مسئله را شناسایی کنیم، مطالعه آن می تواند بشدت چالش انگیز باشد. مهم است که عموم مردم درک کنند که افراد دارای ناتوانی های یادگیری دارای هوش کمتری نسبت به دیگر افراد نیستند.
مهم است که بدانیم ناتوانی های یادگیری قابل درمان از طریق انگیزش های بیشتر نمی باشند. کودکان دارای ناتوانی های یادگیری صرفا با "تلاش بیشتر" نمی توانند ناتوانی خود را جبران کنند. این ناتوانی ها اختلالاتی واقعی هستند که تاثیراتی واقعی داشته و هیچ ربطی به تنبلی یا بی انگیزگی ندارند.
3- ناتوانی های یادگیری با بالاتر رفتن سن بهتر می شوند
تعداد زیادی از مردم فکر می کنند ناتوانی های یادگیری مسئله ای هستند که با بالا رفتن سن خوب می شوند. درحالیکه بسیاری از افراد با گذشت زمان توانایی بیشتری بدست می آورند تا با ناتوانی خود مقابله کرده و آن را جبران کنند، اما این اختلال تا ابد با آنها باقی می ماند. بااین حال، این نشان نمی دهد که فرد دارای ناتوانی یادگیری نمی تواند به موفقیت دست پیدا کند.
با گذشت زمان و تمرین، بسیاری از افراد می آموزند که بهتر خود را با حیطه هایی که در آنها مشکل دارند وفق دهند. چون ناتوانی یادگیری برای هر شخص تا حدی منحصربفرد است، هرچه شخص بیشتر درمورد ناتوانی خود اطلاعات کسب کند بیشتر می تواند خود را برای مدیریت آن تجهیز کند. درست همانطور که فردی یا یک مشکل سلامتی جسمانی می تواند بازهم با تمرینات و مدیریت صحیح به ورزشکاری موفق تبدیل شود، یک فرد دارای ناتوانی یادگیری نیز می تواند از ناتوانی خویش فراتر رفته و موفق شود. ناتوانی های یادگیری چالش هایی را به زندگی تحصیلی و آموزشی فرد اضافه می کنند، اما با تعلیم و تربیت و مدیریت صحیح، و دریافت کمک، فائق آمدن بر این چالش ها خیلی سخت نخواهد بود.